1404/03/04
آنچه در این مقاله میخوانید:
انتقادپذیر بودن به این معنی نیست که هرکسی هر انتقادی ارائه داد، شما آن را بپذیرید و اجرا کنید. انتقادها زمانی قابل پذیرش هستند که سازنده باشند و نقطه ضعفی را به شما نشان دهند که قدرت برطرف کردن آن را دارید و با از بین بردن آن، پیشرفت میکنید. دستهای از انتقادها مخرب هستند و با اهداف مخرب ارائه میشوند و فقط باید نادیده گرفته شوند. پس اگر انتقاد مخربی شنیدید، آن را نادیده بگیرید. اگر هم شنیدید:«تو چرا اصلا انتقادپذیر نیستی؟» این حرف را هم نادیده بگیرید!
انتقادپذیر نبودن زمانی است که طرف مقابل نقد سازندهای را با لحن مناسب و در خلوت ارائه میدهد و آماده است به شما برای از بین بردن نقطه ضعفی که به آن اشاره کرده است، کمک کند، اما شما بنا به هر دلیلی، این انتقاد سازنده را نمیپذیرید. هرکسی شیوه خاص خود را برای نپذیرفتن انتقادات دارد؛ بعضیها مستقیم پاسخ میدهند، بعضیها رفتار سردی نشان میدهند و بعضی دیگر حتی ممکن است رابطهشان را با فرد منتقد تمام کنند!
انتقاد پذیر نبودن علتهای مختلفی دارد؛ بعضی از افراد بخاطر چالشهای روانی و تجربههای تلخ گذشته نقدهای سازنده را نمیپذیرند و بعضی دیگر بخاطر عدم آموزش و باورهای اشتباهی که از سنین پایین در ذهن شکل میگیرد، ظرفیت پذیرش نقدها را ندارند. در این بخش بررسی میکنیم انتقادپذیری نشانه چیست و درباره هر نشانه توضیح میدهیم.
بسیاری از افراد تصور میکنند انتقاد یک مفهوم منفی است که به آنها آسیب میرساند؛ به همین دلیل نسبت به آن مقاومت دارند. این دسته از افراد همیشه سعی میکنند ضعفهایشان را از دیگران پنهان کنند و معمولا اجازه نمیدهند کسی به آنها برای برطرف کردن این ضعفها کمک کند.
تصور کنید قصد دارید وارد یک قلعه شوید و در یکی از اتاقهای آن کاری دارید. بعضی از اتاقها روشن هستند و بعضی دیگر تاریک. یک نفر به شما میگوید اتاقی که در آن کار دارید، تاریک است. بنابراین شما قبل از رسیدن به اتاق، شمعی فراهم میکنید تا در تاریکی نمانید. شخصیت و روان ما انسانها هم مثل یک قلعه تو در تو و پر اتاق است که بعضی از آنها روشن هستند و بعضی دیگر تاریک. وقتی کسی نقطه تاریکی را به ما نشان میدهد، میخواهد به ما برای روشن کردن آن کمک کند. پس انتقاد یک مفهوم مثبت است که موجب رشد و پیشرفت میشود.
بعضی از افراد میدانند که انتقادهای سازنده به آنها کمک میکند، اما بخاطر کمبود اعتماد به نفس آنها را نمیپذیرند. کسی که کمبود اعتماد به نفس دارد، تصور میکند انتقاد به تمام ابعاد شخصیت او برمیگردد. چنین فردی نقاط قوت خود را نمیبیند و نقاط ضعف خود را پررنگتر از آنچه واقعا هست، در نظر میگیرد. به همین دلیل برای پنهان کردن ضعفهای خود تلاش میکند.
علت دیگر انتقادپذیر نبودن افراد بیاعتماد به نفس این است که انتقاد را با مورد تأیید نبودن برابر میدانند. آنها فقط به دنبال تأیید و تمجید دیگران هستند تا با تکیه بر آن بتوانند تصویر ضعیفی که از خودشان در ذهن ساختهاند را کمرنگتر کنند. زمانی که مورد انتقاد قرار میگیرند، تصور میکنند دیگر مورد تأیید نیستند و ضعفهایشان پررنگتر میشود.
در بسیاری از افراد، انتقادپذیر نبودن نشانه ترس آنهاست؛ بهخصوص زمانی که یک مقام مافوق به آنها بازخورد منفی میدهد. این دسته از افراد تصور میکنند منتقد باور منفی درباره آنها دارد و به دنبال فرصتی برای حذف آنهاست! این افراد با چنین تفکر اشتباهی، در برابر انتقاد حالت دفاعی میگیرند و آن را نمیپذیرند.
انتقاد شبیه به تذکرهایی است که مربی در حین بازی فوتبال به بازیکنها ارائه میدهد. مربی با گوشزد کردن اشتباهات بازیکنها برای پیشگیری از اینکه داور به آنها کارت زرد یا قرمز بدهد، تلاش میکند. اگر به انتقادهای سازنده اطرافیان خود توجه داشته باشید، کارت زرد (اخطار جدی) و کارت قرمز (اخراج و از دست دادن موقعیت) نمیگیرید و ترسهایی اعم از طرد شدن یا از دست دادن موقعیت هیچوقت واقعی نمیشود!
افراد مضطرب از کاه کوه میسازند! این افراد وقتی انتقاد میشوند، به بدترین شکل ممکن آن را تفسیر میکنند و هزاران فکر و خیال درباره آن دارند. آنها همه دلایلی که پیش از این درباره انتقادپذیر نبودن نام بردیم را بهصورت همزمان دارند؛ از باورهای منفی درباره نقد گرفته تا ترس از دست دادن و طرد شدن.
در اضطراب شدید، کنترل واکنشها نسبت به افراد و اتفاقات هم سختتر میشود. شاید فردی از مزیتهای انتقاد اطلاع داشته باشد، اما وقتی در موقعیت نقد شدن قرار میگیرد و مضطرب میشود، ناخودآگاه واکنش دفاعی نشان دهد و نقد را نپذیرد. اگر قصد دارید یک فرد مضطرب را نقد کنید، مطمئن شوید این کار را در فضایی آرام و به شیوهای درست انجام میدهید و به او استرس وارد نمیکنید.
افراد خودشیفته فقط تمجید را میپذیرند. آنها تصور میکنند تمام کارها و رفتارهایشان درست است و خودشان را از اشتباه دور میبینند. به همین دلیل تصور میکنند که تمام منتقدها از سر بدخواهی و حسادت انتقاد میکنند و هیچ حقیقتی در حرفهایشان وجود ندارد. جالب است بدانید که افراد خودشیفته معمولا منتقد سرسخت دیگران هستند و اکثر انتقاداتشان هم مخرب است و با لحن نامناسب یا در موقعیت اشتباه ارائه میشود.
انتقاد پذیر نبودن نشانه ترس از دست دادن قدرت است. این نشانه بیشتر در افرادی که در موقعیتهای رهبری و مدیریت قرار دارند، دیده میشود. این افراد قدرتی در دست دارند و در رأس یک جامعه قرار دارند؛ این جامعه میتواند خانواده، سازمان یا کشور باشد! افرادی که با کنترلگری جامعه تحت سلطه خود را مدیریت میکنند، همیشه ترس از دست دادن قدرت دارند. این افراد تصور میکنند اگر کمی از موضع قدرت کوتاه بیایند، زیردستان دیگر از دستوراتشان پیروی نخواهند کرد. به همین دلیل اگر کسی به آنها انتقاد کند، آن را نمیپذیرند و حتی ممکن است منتقد را تنبیه کنند.
بسیاری از مدیرها بخاطر کنترلگری تصور میکنند کارمندان سازمان حق نقد داشتن بر عملکرد و فرایندهای سازمانی را ندارند. آنها بر این باورند که کارمندان فقط باید دستورهایی که ارائه میشود را مو به مو و بدون پرسشگری اجرا کنند. چنین طرز فکری هم فرصت شناخت نقطه ضعفها و برطرف کردن آنها را از مدیر میگیرد و هم باعث نارضایتی کارکنان سازمان و افزایش نرخ ترک سازمان میشود.
بعضی از افراد انتقادپذیری را یاد میگیرند و از دیگران میخواهند که اگر نقدی دارند، بیان کنند. همه چیز خوب پیش میرود تا زمانی که یک نقد مخرب میشنوند یک کسی نقد سازندهای را به شیوهای اشتباه یا در موقعیت نادرست بیان میکند. چنین تجربههای تلخی ممکن است افراد را به حالت قبلی برگرداند و دیگر به بقیه اجازه انتقاد ندهد.
وقتی تصمیم میگیرید انتقادپذیر باشید، مثل این است که تصمیم گرفته باشید از معدن طلا استخراج کنید. همیشه مقدار کمی طلا در حجم زیادی از خاک و سنگهای بیارزش وجود دارد. استخراجکنندهها با فرایندهای خاص طلا را از سنگها جدا میکنند و ارزشی که میخواهند را به دست میآورند. انتقادهایی که به ما برای رشد و پیشرفت کمک میکنند و میتوانند مسیر زندگی ما را تغییر دهند، مثل طلای میان سنگ و خاک هستند. ما نباید اجازه دهیم این سنگها به ذهنیت درست ما درباره انتقاد آسیب برسانند؛ فقط باید آنها را از طلای اصلی جدا کنیم و دور بریزیم و با طلایی که جستیم، به مسیر رشد خود ادامه دهیم.
این مسئله نیز یکی از علتهای اصلی انتقادپذیر نبودن در بسیاری از افراد است. بچهها از سنین پایین و دوران مدرسه و مهد کودک یاد میگیرند که انتقاد یک رویکرد اشتباه و منفی است و تمجید یک اتفاق مثبت و خوشحالکننده. معلمهای مدارس معمولا انتقاد را با لحن تند ارائه میدهند، دانشآموز را بخاطر عدم یادگیری یا بلد نبودن درس سرزنش میکنند و حتی ممکن است کودک را نزد همکلاسیهایش تخریب کنند. توجیه آنها نیز این است که از کودک انتقاد کردهاند تا ضعفهایش را متوجه شود و روی پیشرفت آنها کار کند.
نتیجه این فرایند اشتباه در مدارس، پرورش افرادی است که انتقادپذیر نیستند. آنها از کودکی انتقاد را بهعنوان مفهومی که حس بدی در آنها ایجاد میکند و باعث میشود دوستهایشان نگاه بدی به آنها داشته باشند، در نظر میگیرند و در بزرگسالی هم با همین باور با انتقاد مواجه میشوند. در نتیجه واکنش دفاعی نشان میدهند و آن را نمیپذیرند.
گاهی اوقات انتقادپذیر نبودن نشانه اشتباه بودن نقد است. انتقاد هرچقدر هم که ارزشمند باشد و به طرف مقابل کمک کند، اگر با لحن نادرست ارائه نشود، باعث کژفهمی طرف مقابل میشود و واکنش دفاعی به دنبال دارد. انتقاد زمانی تأثیر دارد که منتقد با هدف کمک کردن، ضعفی را بیان کند و راهکاری برای برطرف کردن آن ارائه دهد و انتقادشونده واکنش لحظهای مثل عصبانیت نشان ندهد، به صحبتهای منتقد گوش کند و به آن فکر کند.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که در نهایت، انتقادشونده تصمیم میگیرد که نقد را بپذیرد یا نه. پس اگر طرف مقابل شما به هر دلیلی انتقادتان را نپذیرفت، از او ایراد نگیرید و دیگر پیگیری نکنید. احتمال بدهید که او بررسیهای لازم را درباره صحبتهای شما انجام داده است، دلیلی منطقی برای نپذیرفتن نقد شما دارد و نیازی نیست درباره این دلیل به شما توضیح بدهد.
خبر خوب این است که انتقادپذیری یک مهارت اکتسابی است و شما میتوانید با تمرین آن را یاد بگیرید. در مقاله «چطور انتقادپذیر باشیم[u1] » بهصورت کامل راههای تمرین انتقادپذیری را بررسی کردیم. از طرف دیگر، اکنون میدانید که انتقادپذیر نبودن نشانه چیست. اگر هرکدام از نشانههایی که پیش از این ذکر کردیم را در خود میبینید، روی آن کار کنید. با برطرف کردن علتهای ریشهای انتقاد پذیر نبودن، تمرینهای انتقادپذیری برایتان سادهتر میشود و در نهایت به مرحلهای میرسید که نقدهای سازنده دیگران استقبال میکنید.
· اگر باور اشتباهی درباره انتقاد دارید و تصور میکنید نقد یک مفهوم منفی است، با کنترل ذهن آن را برطرف کنید. برای این کار وقتی نقدی میشنوید، به خودتان یادآوری کنید که طرف مقابل نیت خوبی دارد و میخواهد به شما کمک کند.
· نقدها را منطقی بررسی کنید و از میان آنها، فقط آنچه به شما کمک میکند را بردارید.
· اگر احساس میکنید نقدی روی اعتماد به نفستان تأثیر منفی گذاشته و ضعفهایتان را پررنگ کرده، به نقاط قوت خود فکر کنید. به دنبال راههای تقویت اعتماد به نفس باشید تا توانایی پذیرش نقدها را بهدست آورید.
· مطمئن باشید هیچ نقدی به کل شخصیت شما برنمیگردد و فقط یک رفتار یا عمل را نقد میکند.
· اگر در موقعیت انتقاد دچار اضطراب شدید، از منتقد بخواهید در زمان مناسبتری صحبت را ادامه دهید. در یک نقد درست، منتقد باید ابتدا از شما اجازه بگیرد و سپس انتقاد خود را ارائه دهد.
انتقادپذیر نبودن یعنی عدم پذیرش نقدهای سازنده و کمککننده و نشان دادن واکنش نامناسب به این دسته از انتقادات. پس اگر کسی هستید که فقط انتقادات مخرب و غیرمفید را رد میکنید، به این معنی نیست که انتقادپذیری ندارید! انتقادپذیر نبودن نشانه عدم آموزش صحیح، باورهای اشتباه درباره انتقاد، احساس ترس، کمبود اعتماد به نفس و تجربههای منفی در گذشته است. همه این علتهای ریشهای قابل حل هستند و مهارت انتقادپذیری نیز قابل یادگیری است.
ما یک پیشنهاد جذاب برای شروع فرایند انتقادپذیری داریم! فیدیبک پلتفرمی است که در زمینه انتقال انتقادات و پیشنهادات بین طرفین مختلف فعالیت میکند. فیدی بک نقدها را به صورت کاملا ناشناس در یک پیام متنی به دست شما میرساند. در چنین حالتی شما میتوانید بدون رودررو شدن با دیگران، انتقادپذیری را تمرین کنید و تصمیم بگیرید چه واکنشی در برابر انتقادات دارید.
سوال خود را بپرسید
امتیاز خود را ثبت کنید
در حال بارگذاری ...
مقالات دیگر
مشاهده همه