
1404/07/01
آنچه در این مقاله میخوانید:
رفتارها، کارها و اخلاق ما انسانها از یکسری نقاط تاریک و روشن تشکیل شده است. وظیفه ما در مسیر زندگی این است که این نقطههای تاریک و روشن را ببینیم و متوجه وجود آنها شویم و برای درخشش بیشتر نقاط روشن و روشن کردن نقاط تاریک تلاش کنیم. الان در هر سنی که باشید، یکسری از تاریکیها و روشنیها را میشناسید و از یکسری از آنها آگاهی ندارید و اصلا متوجه وجود آنها نیستید.
انتقادپذیری با نقاط تاریک زندگی ما ارتباط دارد. دیگران با نقد کردن، این نقطههای تاریک را به ما نشان میدهند. نقاطی که شاید خودمان هم از وجودشان اطلاع داشته باشیم یا برای اولین بار به آنها توجه میکنیم. فرد انتقادپذیر در ابتدا پذیرفته است که ضعفهایی دارد که باید برای تقویت آنها تلاش کند و به دیگران اجازه میدهد در موقعیت مناسب و به شیوهای درست، این ضعفها را به او نشان دهند. او به نقدهای دیگران توجه میکند، راجع به آنها فکر میکند و اگر درست باشد، انتقادات را میپذیرد. او از فرد منتقد پیشنهادهایی برای بهبود ضعف میگیرد و برای برطرف کردن آن زمان میگذارد.
به عبارت سادهتر میتوان گفت انتقادپذیری یک پروسه چهار مرحلهای است:
انتقادپذیری همیشه درباره شخص شما و ویژگیهای درونی نیست. گاهی اوقات دیگران نسبت به کسبوکار شما انتقادی دارند. این انتقادها هم نقاط تاریک و ضعفهای احتمالی کسبوکارتان را به شما نشان میدهند و همانطور که گفتیم باید مورد بررسی قرار گیرند و اگر منطقی بودند، پذیرفته شوند.
بخش مهمی از انتقادپذیری به شیوه صحیح انتقاد برمیگردد. تصور کنید اشتباهی انجام میدهید و همکارتان در همان لحظه از شما عصبانی میشود. او با عصبانیت شما را سرزنش میکند و بدون اینکه فکر کند چه میگوید، حرف میزند. ممکن است در حین صحبتهایش به علت اشتباه شما و روش برطرف کردن آن اشتباه هم اشاره کند، اما لحن و جملات او آنقدر تهاجمی است که احتمالا شما متوجه راهکارهای او نخواهید شد. در چنین انتقادی شما فقط آزرده میشوید، ممکن است با او بحث کنید یا ناراحت شوید و از اتاق بیرون بروید.
سناریوی دیگری از همین اتفاق را تصور کنید. همکارتان بعد از اشتباه، ابتدا شما را آرام میکند تا استرس کمتری داشته باشید. سپس با صبر و حوصله علت اشتباه را برای شما توضیح میدهد، راهکار حل آن را میگوید و انتقاد خود را با لحنی ملایم ارائه میدهد. او حتی ممکن است در کنار انتقاد خود، ویژگیهای مثبت شما را نیز به یاد آورد تا احساس بدی که نسبت به اشتباهتان دارید، فروکش کند. در این حالت احتمالا شما با دقت به حرفهای همکارتان گوش میدهید، به نقد او فکر میکنید و اگر درست باشد، کاری که لازم است را برای جبران اشتباه یا برطرف کردن نقطه ضعف انجام خواهید داد.
در سناریوی اول احتمالا شنونده بهعنوان یک فرد انتقادناپذیر در نظر گرفته میشود؛ اما واقعیت این است که هم او و هم همکارش واکنشهای احساسی نشان دادهاند و به همین دلیل فرایند انتقاد به بیراهه کشیده شد. در سناریوی دوم، رفتار هر دو همکار منطقی است؛ به همین دلیل انتقادی سازنده رد و بدل میشود و شنونده بهعنوان یک فرد انتقادپذیر مورد تقدیر قرار میگیرد.
انتقادپذیری به این معنا نیست که هر انتقادی را بپذیرید! حتی همه بازخوردها و نظرهای منفی که دریافت میکنید، انتقاد به شمار نمیآید یا حداقل سازنده نیستند. شما باید قدرت تفکیک انتقادهای سازنده و مخرب از یکدیگر را داشته باشید، انتقادهای سازنده را بپذیرید و نقدهای مخرب را رها کنید. برای تشخیص این دو دسته از انتقادها باید ویژگیهای هرکدام را بشناسید.
مهمترین ویژگیهای نقدهای سازنده عبارتند از:
مهمترین ویژگیهای نقدهای مخرب عبارتند از:
بعضی از نقدها شما را عصبانی میکنند و ذهن شما سریع وارد انکار میشود و بهانههایی میآورد که به خودتان یا فرد منتقد ثابت کند که این نقد اشتباه است. اگر با چنین انتقادی روبهرو شدید، کمی بیشتر مکث کنید. علت واکنش شدید ذهنتان را ببینید و منطقی فکر کنید تا متوجه شوید آیا واقعا این نقد واقعیت دارد یا خیر. در اغلب موارد، انتقادهایی که ما را عصبانی میکنند به یکی از مهمترین نقطههای تاریکمان اشاره میکنند و میتوانند بهترین فرصت برای روشن کردن این نقاط باشند.
انتقادپذیری در هر موقعیتی مزیتهایی دارد. بهعنوان مثال وقتی، کارمندها به خودشان اجازه میدهند ضعفهایی که به نظرشان رسیده است را با احترام به مدیر انتقال دهند و سازمان بهتر رشد میکند. یا اگر مشتریان نقدی بر محصول داشته باشند و بتوانند به راحتی آن را بیان کنند، اعتمادشان جلب میشود و میدانند که به نظرشان بها داده شده است. انتقادپذیری در روابط خانوادگی و دوستانه هم مزیتهای بسیاری دارد. وقتی در این اجتماعهای کوچک، انسانها اجازه انتقاد صحیح از یکدیگر را داشته باشند، میتوانند بسیاری از چالشهایشان را با صحبت حل کنند و یکدیگر را بپذیرند.

انتقادپذیر بودن مهارتی است که به مرور زمان میتوانید آن را یاد بگیرید. برای یادگیری این مهارت در گام اول خودتان از دیگران بخواهید شما را نقد کنند. در این صورت پذیرش انتقادات برایتان سادهتر خواهد بود. بعد از مدتی وقتی کسی بدون درخواست خودتان، نقد درستی درباره شما ارائه میدهد، توانایی پذیرش آن را دارید و میتوانید واکنش درستی نشان دهید. در ادامه 5 گام برای تقویت انتقادپذیری را توضیح میدهیم.
اگر وقتی به «نقد شدن» فکر میکنید، تصور منفی در ذهنتان شکل میگیرد، انتقادپذیری برای شما سخت خواهد بود. پیش از هرچیز روی باورهایتان درباره انتقاد کار کنید و بپذیرید که انتقاد هیچ ارتباطی به ارزش، علاقه دیگران به شما، کفایت و شایستگی شما ندارد.
تصور کنید به کلاس موسیقی میروید و میخواهید سازی را یاد بگیرید. هر جلسه استاد شما قطعهای که تمرین کردهاید را میشنود و اشکالات را توضیح میدهد. به عبارت دیگر، او هر هفته تمرین شما را نقد میکند. آیا از استاد خود ناراحت میشوید؟ خیر. چون میدانید او اشکالات را میگوید تا آنها را برطرف کنید و اجرای بینقص داشته باشید. بنابراین شما بعد از نقد شدن، دوباره تمرین میکنید تا ایرادهای گفتهشده را برطرف کنید. این دیدگاه درستی است که باید نسبت به تمام انتقادات سازنده داشته باشید.
همانطور که گفتیم، تمرین انتقادپذیری با قرار دادن خودتان در معرض انتقادات دیگران شروع میشود. بستر مناسب برای نقد شدن را فراهم کنید. البته این بدان معنا نیست که در جمعهایی که در آنها حضور دارید، به یکباره از جا بلند شوید و با صدای بلند از دیگران بخواهید شما را نقد کنند! بهتر است در گفتگوهای دو یا سه نفره با افرادی که میدانید دانش بیشتری نسبت به شما دارند یا شما را بهخوبی میشناسند، از آنها بخواهید شما را نقد کنند.

یک روش جالب برای نقد شدن از طرف دیگران، استفاده از فیدی بک است. فیدی بک یک پلتفرم آنلاین است که انتقادهای دیگران را بهصورت کاملا ناشناس به دست شما میرساند. نقدهای ناشناسی که بهصورت پیام متنی به دست شما میرسند، بهترین راه برای شروع تمرین انتقادپذیری هستند.
وقتی تمرین انتقادپذیری را شروع میکنید، طبیعی است که هنگام شنیدن اولین نقدها احساس ناراحتی داشته باشید. در چنین موقعیتهایی کنترل احساسات و واکنشهای ناشی از شنیدن انتقاد ضروری است. در ادامه چند پیشنهاد برای کنترل احساسات و واکنشها در برابر انتقادات ارائه میدهیم:
در قسمتهای قبل توضیح دادیم که انتقادها یا سازنده و پذیرفتنی هستند یا مخرب و رد کردنی. تکلیف انتقادهای مخرب مشخص است؛ آنها را نادیده بگیرید و فقط در صورت نیاز با قاطعیت به آنها پاسخ دهید؛ اما انتقادهای پذیرفتنی پروسه طولانیتری را طی میکنند. وقتی یک انتقاد سازنده میشنوید، با دقت گوش کنید و اگر سوالی دارید، از طرف مقابل بپرسید. سپس نظر خودتان درباره انتقادی که دریافت کردهاید را بیان کنید تا یک مکالمه دو طرفه صورت گیرد. با این کار هم بار منفی احتمالی که از انتقاد در ذهنتان ایجاد شده، سبکتر میشود و هم راهکار درست برای حل ضعفهای خود را پیدا میکنید.
نقدهای سازنده شفاف هستند؛ آنها یک مشکل یا ضعف را بیان میکنند و برای آن راهکارهای ارائه میدهند. برای انتقادپذیری باید بدانید نقد دریافتی دقیقا به چه ضعفی اشاره دارد و چطور میتواند به برطرف کردن آن ضعف کمک کند. پس درباره نقدها از منتقد سوال بپرسید و همه جوانب آن را شفاف کنید. با این کار پذیرش نقد و اقدام درست در راستای آن برای شما سادهتر میشود.
بعضی از افراد فقط تعریف و تمجید را میپذیرند و به محض اینکه بازخورد یا نظر منفی از دیگران دریافت میکنند، واکنش تندی نشان میدهند یا آزرده میشوند. آنها حتی ممکن است با جمله «تو خودت هم همچین بیعیب نیستی» مکالمه را به مشاجره بکشانند! علت این قشقرق به پا کردنها فقط یک باور اشتباه است؛ باور اشتباه به اینکه انتقاد چیز خوبی نیست.

این افراد انتقاد را به شخصیت خود ربط میدهند؛ یعنی وقتی مورد نقد قرار میگیرند، تصور میکنند از نظر دیگران انسان خوبی نیستند یا احساس بیارزشی میکنند. در چنین شرایطی ذهن انسان از خطر طرد شدن از جمع میترسد و حالت دفاعی میگیرد. این حالت دفاعی علت بسیاری از واکنشهای اشتباه در برابر انتقاد است.
واقعیت این است که انتقاد نه به معنای بیارزشی شماست و نه به معنای اینکه منتقدها قصد دارند شما را طرد کنند. نقد فقط نظری درباره نقطه ضعفهای احتمالی شماست و احتمالا به همراه آن، کمکی برای برطرف کردن این ضعفها ارائه میشود. با چنین دیدگاهی ناخودآگاه به یک فرد انتقادپذیر تبدیل میشوید که نقدهای دیگران به چشم پلههایی برای رشد و پیشرفت فردی و کاری میبیند و از آنها به بهترین شیوه استفاده میکند.
در این مقاله توضیح دادیم انتقادپذیری چیست و چطور باید انتقادپذیر بود. همچنین درباره فواید پذیرفتن نقدهای سازنده صحبت کردیم. نقد و انتقاد مثل یک تکه طلاست که در لفافهای از یک فلز سیاه و بیارزش پوشانده شده است. بسیاری از افراد فقط به لایه رویی توجه میکنند و متوجه ارزش طلای داخل آن نمیشوند. نقدها میتوانند چراغهای راهنمای مسیری باشند که ما در زندگی و کار خود طی میکنیم.
سوال خود را بپرسید
امتیاز خود را ثبت کنید
در حال بارگذاری ...
مقالات دیگر
مشاهده همه